|
سکوت شب چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 18:38 :: نويسنده : فاطمه خانوم
سلام خدا
اجازه دارم گلایه کنم ؟
صدای گریه هایم را میشنوی ؟
صدای هق هق منو میشنوی ؟
این صدا و بغض از گلویی میاد
که تو از رگ گردن به ان نزدیکتری
نمیخوای ارامش بدی نمیخوای .....؟؟
 چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 18:37 :: نويسنده : فاطمه خانوم
یه وقتایی دلت میخواد، یکی از پشت سر چشماتو بگیره، و ازت بپرسه:اگه گفتی من کیم؟ توهم دستاشو بگیری و بگی: هرکی هستی فقط بمون... چهار شنبه 6 شهريور 1392برچسب:, :: 18:35 :: نويسنده : فاطمه خانوم
روزه سکوت میگیرم
به نیت تمام حرف هایی که کسی منتظرشان نبود
و همه ی معادلاتی که در زندگی حل نشده باقی ماند
زیباترین شعر دنیاست
پر از رمزو راز و حرف های یواشکی
که آغوش بی انتهایش برای من و دلتنگی هایم جا دارد
قلم برای نوشتن دلتنگی هایم رنگ نمیدهد
با کاغذ غریبی میکند
گویی او نیز پی برده که پلکان نردبان اعتماد پوسیده است
بی قراری ها را فراری میدهم
و یک پیاله خاطره بدرقه راهشان میکنم
به این امید که دیگر هیچگاه در وادی احساسات من سبز نشوند!
درباره وبلاگ  سلام دوست جونیا...خیلی خوش اومدین! نظر یادتون نره..ممنوون آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|
|||||||||||||||||||
 |
|||||||||||||||||||
آمار
وب سایت: